تعیین ارزش موجودی کالا

سلام بچه ها

فکر کنید یه انبار داریم که در هر سری فاکتور خرید که سند میخورد مثلا کیف وارد میشود این جنس در هر بار امکان دارد یک مبلغ داشته باشد برای خروج آن و داشتن گزارش کامل به ای شرح چه الگوریتمی را پیشنهاد میکنید

در هر بار فروش وقتی میخواهد جنسی را خارج کنیم بدانیم قیمت خرید اولیه آن چند بوده و و کلا یه الگوریتم خوب مثلا یه جنس رو برای کار خاصی خارج کردیم و در گزارش جنسهای خرج شده به تفکیک کار را هم داشته باشیم

برای ورود و خروج کالا از انبار و تعیین قیمتها سه روش وجود داره که عبارتند از:

• ورود زودتر٬ خروج زودتر (FIFO: First-In, First-Out)
  در این روش فرض بر این است کالایی که زودتر وارد انبار می‌شود٬ زودتر هم فروخته می‌شود.
  فرض کنید که یک کیف فروشی در ماه بهمن 70 کیف به قیمت 8,000 تومان و در ماه اسفند 100 کیف دیگر از همان نوع به قیمت 10,000 تومان می‌خرد و در ماه فروردین این کیف فروشی تعداد 150 کیف می‌فروشد. بر طبق روش FIFO تعداد 70 کیف به بهای 8000 تومان و تعداد 80 کیف به بهای 10,000 تومان از انبار خارج شده است و موجودی انبار تعداد 20 کیف به مبلغ 10,000 تومان می‌باشد. <span dir=ltr>(20 x 10,000 = 200,000)</span>
  
• ورود دیرتر٬ خروج زودتر (LIFO: Last-In, First-Out)
  در این روش فرض بر این است کالایی که دیرتر وارد انبار می‌شود٬ زودتر فروخته می‌شود.
  در مثال کیف فروشی ما٬ بر طبق روش LIFO تعداد 100 کیف به بهای 10,000 تومان و تعداد 50 کیف به بهای 80,000 تومان از انبار خارج شده است و موجودی انبار تعداد 20 کیف به مبلغ 8,000 تومان می‌باشد. <span dir=ltr>(20 x 8,000 = 160,000)</span>
  
• بهای میانگین (Average Cost)
  در این روش میانگین وزنی کالاها برای محاسبه بهای موجودی کالا مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  در مثال کیف فروشی ما٬ بر طبق روش بهای میانگین٬ قیمت متوسط هر عدد کیف برابر 9,174 <span dir=ltr>((70 x 8,000 + 100 x 10,000) / 170)</span> تومان خواهد بود. پس با این حساب موجودی نهایی انبار تعداد 20 عدد کیف به مبلغ 9,174 تومان است. <span dir=ltr>(20 x 9,174 = 183,480)</span>

اگر تورم وجود نداشت نتیجه حاصل از سه روش ذکر شده یکسان بود. اما در جهان واقعی چنین نیست و قیمتها مدام افزایش پیدا می‌کنند و لذا روش محاسبه موجودی کالا تاثیر بسیار زیادی در بهای موجودی کالای آخر دوره دارد.

اگر قیمتها افزایش پیدا کنند٬ هر یک از روشها نتایج زیر را در پی خواهند داشت:

• ورود زودتر٬ خروج زودتر (FIFO: First-In, First-Out)
  روش FIFO باعث افزایش ارزش موجودی کالا در پایان دوره می‌شود. ولی از طرفی باعث افزایش درآمد اسمی می‌شود زیرا کالاهایی که چندین سال از عمرشان می‌گذرد بهای کالاهای فروخته شده را تعیین می‌کنند. فراموش نکنید که این افزایش درآمد اسمی باعث افزایش مالیات خواهد شد.
  
• ورود دیرتر٬ خروج زودتر (LIFO: Last-In, First-Out)
  روش LIFO ارزش موجودی کالای خوبی را در پایان دوره نشان نمی‌دهد زیرا کالای باقیمانده در انبار بسیار قدیمی و شاید منسوخ شده باشد. در نتیجه قیمت کالای موجود در انبار ممکن است بسیار کمتر از قیمت روز کالا باشد. این روش همچنین در آمد اسمی شرکت را کاهش می‌دهد.
  
• بهای میانگین (Average Cost)
  این روش نتیجه‌ای مابین دو روش FIFO و LIFO را حاصل می‌کند.

یادآوری می‌کنم که در صورت کاهش قیمتها٬ نتایج بالا معکوس خواهند بود.

همانطور که پیداست با تعیین یک روش مناسب برای محاسبه‌‌ی قیمت موجودی کالای آخر دوره٬ نه تنها می‌توان میزان مالیات پرداختی را کمتر کرد٬ بلکه می‌توان ارزش سهام را در بازارهای بورس افزایش داد.

کامبیز

ممنون آقا کامبیز. مثال خوب و شفافی زدین.استفاده کردم :)

سلام کامبیز

خیلی ممنون از یادآوری اصول انبار داری

میدونی من شاید به دلیل اینکه الان فصل امتحانات هست :roll: یکم تمرکز ندارم روی این قضیه که میگم

ببین فکر کن میخواهیم جنس وارد انبار کنیم توی یه فاکتور سه ردیف جنس هست که همه از یک نوع هستند یعنی هر یک از ردیفها یکسان هستند
مثلا

کیف 3 عدد قیمت کلی هر سه = 3000
کفش 2 عدد قیمت کلی هر سه = 6000
و کلاه 4 عدد قیمت کلی هر سه = 2000

حالا من با این قضیه تو ذهنم کلنجار میرم
من اگر هر ردیف از کالاهای فاکتور را بعد از کد دهی کردن یعنی کالاهای یکسان دارای یک کد باشند بصورت یک ررکورد وارد کنم یعنی در مثال بالا هر خط از فاکتور یه رکورد ذخیره میشه جمعا میشه سه رکورد با اجناس مجزا

حالا مشتری اومده میخوام جنس را بفروشم و چطوری بدونم این جنسی که میفروشم مال کدوم فاکتور هست و خودش با چه قیمتی اومده به طور مثال من از 3 کیف بالا 2 تا رو فروختم بازم جنس وارد انبار کردم و الان بازم میخوام بفروشم چطور بدونم که از رکرود اول هنوز یه دونه مونده و آیا این روش بهتر است یا همون که قیمت همه اجناس با آخرین قیمت روز فروخته شود یکم این قضیه رو بیشتر باز کنید لطفا

شاید مشتری بخواهد بداند که این جنس که زودتر از همه وارد شده با چه قیمتی خرید تا حد تخفیف رو بدونه و کمتر از قیمت تخفیف نده

با تشکر

یک سیستم (مکانیزه) جدید غالبا" بر همان پایه و اصول سیستم (دستی) موجود پایه ریزی میشه. حال اگر سیستم موجود به دور از اصول و قواعد مرسوم (بطور مثال اصول انبارداری) مشغول به کاره٬ این وظیفه یک متخصص در علم مربوطه (برای مثال انبارداری-حسابداری) هست (نه برنامه نویس) که ابتدا سیستم موجود رو بصورت علمی در بیاره تا بعد بشه سیستم جدید رو بطور مناسب براش طراحی و پیاده سازی کرد. وقتی روالها مشخص باشند دیگه جای ابهامی برای طراح و برنامه نویس باقی نمی‌مونه و به قول شما با همین یادآوری اصول انبارداری می‌شه کار رو به پایان رسوند.

طبق سه روالی که در بالا ذکر شد٬ در هر رکورد خرید (ورود به انبار) شما تعداد٬ تاریخ و قیمت هر کالا رو دارید. خوب٬ حالا وقتی که جنسی فروخته می‌شه (خروج از انبار) ٬ بر حسب اینکه کدامیک از سه روش انتخاب شده باشند٬ رکورد فروش به اولین٬ آخرین یا هیچ رکورد خرید (یا رکوردهای خرید چون ممکنه تعداد اقلام در یک رکورد فروش بیش از یک رکورد خرید رو شامل بشه) مرتبط می‌شه. با این ارتباط می‌دونید که هر قلم از فاکتور چه قیمت خریدی داشته.

در مورد مثال تخفیفی که زدید٬ در یک سیستم قانونمند٬ قیمت فروش کالا رو قیمت روز کالا تعیین می‌کنه نه قیمت خرید اون. اگر غیر از این بود هیچ وقت مفهومی به نام تورم وجود خارجی پیدا نمی‌کرد. در هر حال تخفیف خارج از معقوله انبارداری هست.

با تشکر از آقا کامبیز با که با این دقت به این تاپیک پاسخ دادن، فقط می خواستم بگم همونطور که می دونین، همه اجناس باهم گرون یا ارزون نمی شن و ممکنه بعضی ها گرون بشن و بعضی ها ارزون. واسه همین به نظر من روش Average بهتره.
در خصوص اینکه اینکه وقتی یک جنس رو می خواید بفروشید ببینید قیمت خریدش چقدر بوه می تونی براش یک Serial Number تعریف کنی که Unique باشه.