-
در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام سلام سلام
یه چیزایی هست، در مورد هوش مصنوعی. (در حاله ای از ابهام)
تا کجا می خواد پیشرفت کنه؟
1- تا نزدیک هوش انسان.
2- برابر با هوش انسان.
3- یبشتر از هوش انسان.
گزینه ی 1 احتمالاً نیست.
اگر گزینه ی 2 باشه، وقتی که هوش مصنوعی رسید به حدی که برابر شد با هوش انسان بعدش دیگه تمومه؟ دیگه پیشرفت نمی کنه؟
اگه بیاد برابر هوش انسان بشه، بعد انسان بیخیال نمی شه، تازه کارش شروع می شه.
انسان می خواد یکی مثل خودش رو بسازه یا بیشتر؟
یا بیشتر.
مگه هوش انسان حد داره؟ کسی می دونه که آخرین قدرت هوش انسان چقدره؟ یا بی کرانه؟
اگه بیاد هوش مصنوعی برابر با هوش انسان بشه اون وقت انسان هوش مصنوعی رو پیشرفت میده یا هوش مصنوعی خودش رو پیشرفت میده؟
خارج از اینها اگه انسان خالق هوش مصنوعی باشه، مگه می شه مخلوق از خالق باهوش تر بشه؟
حالا اگه انسان علم بی کران داشته باشه، اون وقت می تونه یکی قوی تر از خودش رو بسازه؟ (این مثال در مورد خدا هم هست: که می تونه سنگی بسازه که خودش نتونه خراب کنه؟)
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
راستی یه چیزه دیگه که بعضی جاها نوشته میگه که:
انسان زمانی تونست پرواز کنه که تقلید از پرندگان رو کنار گذاشت. (هواپیما بال نمی زنه).
بعد میگن که در مورد هوش مصنوعی هم همینه. باید تقلید از هوش انسانی رو کنار بذاره.
ولی این طوری نیست.
چون اون موقع دقیقاً نتونستن بفهمن که پرنده ها چطوری بال می زنن، واسه همین یه روش دیگه رو پیش بردند و حالا که دقیقاً فهمیدن، می بینین که یه روبوت ساختن که می تونه مثل پرنده ها بال بزنه.
در مورد هوش مصنوعی هم بهتره که تقلید از هوش انسان انجام بگیره که داره می گیره.
چون تقلید از هوش انسان سریع تر به نتیجه می رسه تا پیش گرفتن روش دیگری.
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
یه چی دیگه:
فیلمهای تخیلی آینده رو دیدین. (مثلاً: من روبوت هستم و ....)
اول فیلم می یاد می نویسه سال 2 یا 3 هزار و اندی.
بعد روبوت های با هوش مصنوعی بالا تو شهر هست، خیلی زیاد.
ولی احساسات ندارن.
بعضی ها شون که آینده تر هستن احساس هم دارن (وال – ای)
در کل یه همچین آینده ای رو در نظر بگیرین که روبوت ها قدرت بالایی دارن حتی انسان رو هم کنترل می کنن.
بعدش که انسان ها نابود شدن (همشون)، فقط روبوت ها می مونن.
روبوت هایی که می تونن خودشون رو تعمیر کنن، حتی مثل خودشون رو هم تولید کنن.
تازه به خیلی از چیزایی که انسان نیاز داره اونا نیاز ندارن (آب و غذا و هوا و ....) هر چی که بهش نیاز دارن رو می تونن تولید کنن (زیاد وارد جزئیات نشین، فکر کنین که می تونن).
بعد اینها چیزایی بدست میارن که انسان هیچ وقت نمی تونست حتی بهش فکر کنه و همین طور زندگی می کنن و همین طور هم پیشرفت و قوی تر و باهوش تر و.... .
تا کی؟ بی نهایت؟
بعد چی می شن؟
خدا؟
بعد چیکار می کنن؟
می دمند آدمی را بعد هوایی را.....
-
1 ضمیمه
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
یه چیزایی در مورد منطق و احساسات.
آیا هوش مصنوعی باید اول مثل انسان بشه بعد از انسان بیشتر بشه؟
منظورم احساساته. آیا واقعاً برای هوش مصنوعی لازمه؟
منطق قوی تره یا احساسات؟
منطقی ها می گن: منطق.
احساسی ها به این قضیه فکر نمی کنن.
دسته سوم انسانهایی که منطق بودن و قدرت احساسات بر منطق رو دیدن.
به نظر شما احساسات بر منطق پیروز می شه یا منطق در مقابل احساسات تسلیم می شه؟
منطق تسلیم قدرت احساسات می شه.
احساسات چیه؟ واقعاً وجود داره؟ از روح میاد؟ (فعلاً بیخیال که روح چیه)
اگه نشه فرمولش کرد پس چطوری می تونیم بدیمش به هوش مصنوعی؟
شاید باید از یه آینده ای عدد (فرمانروای منطق) را قربانی کنیم فرمول نویسیه ی احساسی را شروع کنیم و بعد از روح خود در آن بدمیم .................................................. .................................................. .................................................. ....................
بعدش روند پیشرفت علم:
ضمیمه 78815
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
انسانو بی خیال، حیوونو بچسب! شاید بشه یه حیوون خیلی باهوش تر از فلان موجود زنده (:مثلا انسان) ساخت.
من مطمئنم از وجود خودم آگاهم (...به خودم که نمی تونم شک کنم)، اما شک دارم حیوونا هم آگاه باشن، مثلا فرض کن حیوون یه اسباب بازیه (که احساساتش و چیزای دیگش فرمول داره) و اصلا هم از وجود خودش آگاه نیست (و از وجود هیچ چیز دیگه ای هم آگاه نیست)، حالا کل این اسباب بازی هدف نهایی اش ، تولید یکی مثل خودشه. پس حداقل ما انسان ها می تونیم یه اسباب بازی دیگه بسازیم که خیلی باهوش باشه. چرا هدفش تولید یکی مثل خودشه؟ چون موجود زنده یعنی همین. اگه موجود زنده ای باشه که از تولید مثل بدش بیاد یا نهایتا زندگی این موجود به ایجاد مثل خودش منجر نشه، همچین موجود زنده ای رو دیگه نمی بینیم، چون مرده! پس ما خود به خود (نه به دلیل خاصی) موجودات زنده رو می بینینم. این احساسات هم همش کشکه. یکی از فاکتور های موجود زنده است که فقط می خواد باعث بشه به هدفش برسه (تولید مثل یا بیش تر زنده موندن برای این کار). و اصلا وجود نداره (در مورد حیوون، انسانو بی خیال)
مثلا چه احساس هایی هست؟
ترس - چون هست بیش تر احتیاط می کنه که زنده بمونه، از مردن پرهیز می کنه
گرسنگی - واضحه واسه این که زنده بمونه
احساس مسئولیت مادر نسبت به فرزند - مطمئنا موجوداتی تعدادشون بیش تر شده که این حس توشون بوده.
فداکاری - زنده موندن یک فرد مهم نیست، بقای بقیه مهم تره چون تعدادشون بیش تره!
و کلا هر احساسی هست برای بیش تر زنده موندن و بقای نسله، حتی غم و ناراحتی یا حتی واکنش های طبیعی مثل گریه (خیلی اوغات باعث می شه که طرف مقابل احساس رحم و دلسوزی کنه که باعث بقای طرف می شه)
و ...
پس احساسات کاملا منطقی هستند، فقط با عقل اون موجود زنده (که فکر می کنه فقط من...) ممکنه جور در نمی آد. می شه فرمولشون کرد، یا موجود زنده در اثر تجربه یاد بگیره یا توش به وجود بیاد به طور شانسی (برنامه اشتباه پیش بره/جهش صورت بگیره) و به (روبات بعد/نسل بعد) انتقال بده، البته نیازی به انتقال نیست، خود به خود موجودی/روباتی جمعیتش بیش تر می شه که این و احساس مفید برای زنده موندن و بقای نسل رو داشته باشه.
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام
اول دوباره تشکر.
فکر کنم هوش مصنوعی اومده که در نهایت یکی مثل انسان رو تولید کنه.
احساسات در مورد انسان کشک نیست.
هوش مصنوعی هم برای اینکه به هوش انسان برسه بهش نیاز داره، چون:
به قدرت درک نیاز داره (درک انسانی).
هیچ روبوتی با خواندن یاد نمی گیرد (چون مطلب را باید درک کند).
آیا انسان می فهمد که چگونه می فهمد؟
ریاضیات، اعداد و منطق محدودیت دارند.
با اینکه بی نهایت هستند ولی فقط در یک مسیر. نمی توانند از مسیر خود خارج شوند.
در نهایت هر چقدر هم که علم ریاضیات پیشرفت کنه فقط می تواند چیزی شبیه تر به احساسات را بسازد نه خود احساسات را.
درست میگین می تونه اسباب بازی بسازه.
هوش مصنوعی هر چقدر هم که پیشرفت کنه بازهم یک ماشین محاسباتی بیش نخواهد بود.
نقل قول:
من مطمئنم از وجود خودم آگاهم (...به خودم که نمی تونم شک کنم)، اما شک دارم حیوونا هم آگاه باشن
چه چیزی باعث شد که از وجود خودت آگاهی پیدا کنی؟
شاید اون حیوونه هم که می گی از وجود خودش آگاهی داشته باشه.:متفکر:
این آگاهی از چی میاد؟
از منطق محاسباتی شما؟
یعنی میشه فرمولش کرد؟
بعد داد به یه روبوت.
اون هم از اون موقع به وجود خودش آگاهی داشته باشه؟
-------
یه چی دیگه:
بقای نسل واسه ی چی؟
کلاً اومدن واسه چی؟
شاید همین است.
انسان با بهونه ی هوش مصنوعی، مطالعه بر روی خود (درک خود)، پاسخ بر جواب ها.
---------
بعدش انسان هر کاری را که بخواهد در این جهان انجام دهد، نیاز به ریاضیات دارد (به اطراف خودت نگاه کن. انسان را در نظر نگیر. همه چیز را می شود به راحتی با ریاضیات فرمولش کرد)
ولی برای چیزی فراتر از ریاضیات، انسان نیاز دارد این کار را درون مغز انسان انجام دهد. (خود را موش آزمایشگاهی کند).
این کار را حتی در دنیای مجازی هم نمی تواند انجام دهد. چون اون دنیا هم برای ساخت باید فرموله شود (با ریاضیات) شاید بتواند در آنجا سریع تر احساسات را شبیه سازی کند (نه عین احساسات را بسازد)
شاید در جهان های موازی بتواند (که آن هم بعید است).
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
Cancer
اول که طبق معمول سلام.....
تبریک میگم بهت ....
از نظر من شما یه قدم فراتر گذاشتی که این میتونه هم برای خودن دو چندان و هم برای بقیه موفید باشه.
دیدم به اسونی نمیتونم رد بشم گفتم بزار ما هم چند تا جمله بنویسیم:
نقل قول:
فیلمهای تخیلی آینده رو دیدین. (مثلاً: من روبوت هستم و ....)
پس شما هم دیدینش:لبخند:
روز قبل اگه اشتباه نکنم بیست و دومین روز ماه ساعت 3 همون شبکه(منظورم شبکه عصبی نیستا!:چشمک:)کارتون سیاره 51 رو دیدید؟ تا حالا دقت کردید فیلم ها و انیمیشن هایی که فضایی ها رو به تصویر میکشن یه خصوصیت مشترک + بارز دارن؟موجوداتی فضایی همیشه عینا(از لحاظ ذات) برابر با انسان ساکن در روی کره زمین هستن و فقط به مقدار بسیار کم از لحاظ ظاهر فرق میکنن(شاید کمی ترسناک تر باشن یا عجیب تر....)
این چیرو نشون میده نشون میده که انسان قادر به درک چیزی فراتر(یا حتی پایین تر) از خودش نیست.انسان نمیتونه قبول کنه(بپذیره) که چیزی متفاوت از خودش وجود داره.چرا فضایی ها همیشه باید ببینند؟ چرا اونا هم همیشه احساس دارند؟چرا اونا همیشه جسم همراه خودشون دارند؟و ....
میخواستم یه نتیجه گیری کلی بکنم اما فعلا حوصله و وقتشو ندارم و....
بیخیال حرفهای دیگه ای هم هست که باید بزنم:
نقل قول:
یه چیزایی هست، در مورد هوش مصنوعی. (در حاله ای از ابهام)
تا کجا می خواد پیشرفت کنه؟
1- تا نزدیک هوش انسان.
2- برابر با هوش انسان.
3- یبشتر از هوش انسان.
تا بینهایت.مسلما اگه بشه حتی بیشتر از هوش انسان!
قدرت ذهن(هوش) انسان بینهایته.معنیش این نیست که یعنی مثلا من الان هوشم بینهایته.(یه نکته ای میگم همیشه همیشه یادتون بمونه:بینهایت وجود نداره.بزارید براتون اثبات کنم: از منوی استارت برنامه ماشین حساب ویندوز رو باز کنید و تانژانت 90 رو حساب کنید میبینیم که نمینویسه بینهایت ،مینویسه invalid یعنی موجود نیست(البته مثالش یک مقدار جنبه شوخی داشت:چشمک:) )معنیش اینه که هر چقدر هم که ذهن و هوش من پیشرفت کنه باز هم جای پیشرفت داره.(اینه معنی بینهایت بودن)
البته یه نکته ای رو که باید اول کار میگفتم اینه که ذهن انسان محدوده یعنی قادر به درک خیلی از چیزا نیست.نمونش همین بینهایت هست. نمیشه براش معنی ملموسی تصور کرد.(جای بحث داره اما چون میترسم از کلام خودمون دور بشیم دیگه ادامه نمیدم...)
هوش مصنوعی:چیزی که از روی الگوریتمی که انسان بهش داده عمل میکنه تا نتیجه رو بدست بیاره.در واقع هدف هوش مصنوعی رسیدن به جواب مطلوبه یعنی مطابق با هوش.
فرض:
ذهن(دانش) انسان همواره در حال پیشرفته و انسان هستش که الگوریتم برای هوش مصنوعی تعریف میکنه.هوش مصنوعی نمیتونه به خودی خود برای خودش الگوریتم تعریف کنه.(منظورم قاعده کلی و ابتدایی هستش)یعنی برحسب شرایط جدید(تعریف نشده توسط انسان)نمیتونه عکس العمل نشون بده.
(اگه مخالفی بگو )
نتایج:
همواره هوش مصنوعی قویتر میشه(با قدرتمند شدن دانش بشر).
هوش مصنوعی هیچ وقت نمیتونه بالاتر از ذهن قدم برداره.به دو دلیل:
1.ذهن داره اونو میسازه.
2.انسان ذهن مطلق نیست.
البته این مورد رو به صورت کلی دارم.اخیرا شاهد اتفاقاتی بودم که نظرمو به این تغییر داد که میشه یه کاراییش کرد....
به سوال زیر جواب بدید:
فکر میکنید میشه یه موش رو به کنترل از راه دور(البته نه به اجبار) طوری از داخل یه مارپیچ هدایت کرد تا به هدف(پنیر) برسه؟
بحث خیلی گستردس و پیچیده. اگه نارسایی هایی بود در نوشته هام به بزرگی خودتون ببخشید.
البته:
1.به سوال بالا جواب بدید؟
2.حاضر به بحث راجع به موارد گفته شده هستم.(البته اگه وقت کنم)
فقط بحث رو زیاد بازش نکن که صحبت کردن راجع بهش خیلی پیچیده و سنگین میشه.مثلا اگه مورد اینه فقط این باشه:(که به جواب برسه)
ایا ممکنه هوش مصنوعی از هوش واقعی بالاتر بره؟
فعلا....:لبخندساده:
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام دوست عزیز.
خوشحالم کردی نظرتو گفتی (بازم متشکرم).
ای کاش چارلز بابیج، «انیشتین»، تورینگ و چند نفر دیگه الان زنده بودن.
نقل قول:
هر چقدر هم که ذهن و هوش من پیشرفت کنه باز هم جای پیشرفت داره.(اینه معنی بینهایت بودن)
با این تعریفت از بی نهایت مشکلی ندارم.
نقل قول:
هوش مصنوعی:چیزی که از روی الگوریتمی که انسان بهش داده عمل میکنه تا نتیجه رو بدست بیاره.در واقع هدف هوش مصنوعی رسیدن به جواب مطلوبه یعنی مطابق با هوش.
با این تعریف یکم مشکل دارم.
واژه هوش مصنوعی اومده تا یکم از این قالب «آنچه را که به تو داده شده برگردان» پا فراتر بذاره. منظورم خلاقیت (نمی دونم چطوری هوش مصنوعی می تونه بهش برسه).
فکر کنم اول کتاب هوش مصنوعی راسل بود که نوشته بود: شاهد انیشتین ها و ماری کوری هایی در آینده خواهیم بود.
نقل قول:
فکر میکنید میشه یه موش رو به کنترل از راه دور(البته نه به اجبار) طوری از داخل یه مارپیچ هدایت کرد تا به هدف(پنیر) برسه؟
ببخشید یکم منظور این سوال رو متوجه نشدم.:متفکر: (ببخشید یکم خنگم:لبخند:)
"کنترل از راه دور" یعنی با وسایل کنترل از راه دور الکترونیکی؟
"(البته نه به اجبار)" یعنی قانش کنیم که از این مسیری که ما می گیم بره؟
---------------
به نظر من:
اگه هوش مصنوعی فقط متکی به منطق عددی باشه (فقط صفر و یک رو نمی گم، حتی فازی هم قاطیش شه) کلاً عدد رو می گم (ریاضیات، ریاضیات نوین)، محدودیت داره. ولی ذهن انسان این محدودیت رو نداره. هوش مصنوعی برای خروج از این محدودیت چیزی لازم داره. چیزی به غیر از عدد. ولی قبلاً گفته بودم که این جا که الان داریم توش زندگی می کنیم همه چیز رو می شه با عدد فرمولش کرد. باید جایی به غیر از این جا این کار انجام بشه.
-شاید در کهکشانهای دیگه (از اونجایی که گفتن که جهان 57 بعد داره (نمی دونم چطوری حساب کردن) و تا الان می گن که فقط 11 بعدش پیدا شده و باقیش را باید در جاهای دیگری از این جهان دنبالش گشت (شاید اونجاها یکم قوانین فیزیک و ریاضیات فرق کنه)).
-شایدم در جهان های دیگر.
----------------
نظرتو راجع به احساسات انسان نگفتی؟:متفکر:
تشکر.
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام سلام سلام.
اون روز با چند تا از بچه ها یه بحثایی می کردیم....
لپ مطالبش:
در مورد انسان:
اگه بی خیاله جسمش بشیم.
مغز داره و "روح".
که در مورد دومی کلی ابهام وجود داره.
حالا مغزش:
منطق (هوش محاسباتی) داره و احساسات.
که قطعاً احساسات در درون مغزه.
اثباتش:
یه قسمت از مغز یک موش رو روش آزمایشاتی انجام دادند و موفق شدند که احساس ترسش از فلان چیز رو از بین ببرن.
در گذشته ها در یه جایی یادم نمیاد کجا، کسایی رو که افسردگی می گرفتند رو در نقطه بین چشم و ابرو و بینی با یه چیزی شبیه میخ ضربه می زدند و اون احساس رو می کشتند.
(اثبات اولی رو مطمئن هستم ولی دومی رو از یکی شنیدم).
خب تا اینجا که مغز و احساسات در درون مغز هستند.
حالا روح:
روح کجاست؟
مطمئن هستید که وجود داره؟
آره وجود داره. با متافیزیک میشه اثباتش کرد.
آیا روح توی مغزه؟
مغز انیشتین رو خبر دارین که هنوز نگه داشتن.
حالا اگه اون مغز رو بیان بزارن رویه یه روبوت (در آینده) آیا اون روبوت می تونه مثل انیشتین فکر کنه و احساسات داشته باشه؟
به نظر من آره.
آیا اون روبوت خود انیشتینه؟
نمی دونم. (هر کی می دونه جواب بده لطفاً)
اگه اون روبوت بیاد منطق و احساسات و افکار انیشتین رو داشته باشه و مثلاً روح نداشته باشه، چه اتفاقی می افتد؟
اگر داشمندان بیان بیرون از رحم مادر یه بچه تولید کنن، اون بچه روح داره؟
-----خب یکم بی خیال روح ---------
دانشمندان گفتند که می تونن در آینده ای نه چندان دور تزریق اطلاعات رو واقعیش کنن.
حالا:
این اطلاعات از چه نوعی هستند؟
عددی؟
یا یه چی دیگه؟ (چی؟)
یکی از بچه ها گفتش که مثل اینکه میان برای ذهن تصویر سازی می کنن. و این تصویر سازی و با متمرکز کردن ذهن روی آن تصاویر عمل یادگیری رو انجام می دن. (فکر کنم یه همچین چیزی رو توی فیلمای تخیلی آینده دیده باشین).
فکر کنم که حرفش منطقی باشه.
ولی فکر کنم نمی شه روی این کار اسم تزریق اطلاعات گذاشت.
تزریق اطلاعات یعنی: فیلم ماتریکس رو که دیدین (اگه ندیدین نصف عمرتون که نه کل عمرتون بر فناست) تزریق اطلاعات یعنی اون. دیدین که چطوری یه چیزی یاد می گرفتن.
---------------
بنظر من مغز انسان چیزی بنام این منطق عددی را ندارد.
همش احساساته.
و این منطق فقط مختص این جهان است.
این منطق عددی، در واقع جلدی است برای بعضی از احساسات که بتوانند از ذهن خارج شوند. که جلد کوچکی هم هست و نمی توان تمام احساسات را در آن جای داد.
-----------------
حس ششم
کسی می دونه چیه؟ می تونه تعریفش کنه؟ من که نمی تونم.
ما برای انتخاب کردن چند روش داریم.
1- random
2- احتمال دادن. آیا حدس زدن هم از همین احتمال دادن میاد؟
فکر کنم بیشتر از نصفش از احتمال بیاد ما بقیش از حس کردن بیاد.
3- حس ششم.
خب حالا حس ششم چیه؟
حس ششم هیچ احتمالی پشتش نیست.
کلاً هیچ منطقی پشتش نیست.
می تواند همیشه درست عمل کند. (اگه درست استفاده شود. با تمرکز با حس کردن).
ولی دقیقاً نمی دونم چطوری کار می کنه.
اگه فهمیده بشه که چطوری کار می کنه، ما در هوش مصنوعی دیگه نیازی به روش های جستجو نخواهیم داشت. دیگه فکر کنم انتخاب معنی واقعیش رو از دست بده.
بعدش روند پیشرفت علم می شه همون نموداری که بالا گذاشتم.
---------------------
یه چی دیگه در مورد مغز انسان:
مغز انسان اندازه داره و وقتی که مغز انیشتین رو باز کردن یه قسمت ازش استفاده شده بود.
یعنی اینکه مغز پر می شه.
ولی اون روز یکی از بچه ها می گفت که اطلاعات مغز هر چند وقت یه بار عمل فشرده سازی انجام می ده.
اگه این طوری باشه چون مغز انسان محدود به یه چیز کوچک مثل بیت برای کامیپوتر نیست و همین طور می تواند کوچک تر شود پس می شود گفت که بی نهایته (ولی نه بیکران. تعریفاش فرق می کنه).
اگه بفهمیم که مغز انسان این فشرده سازی رو چطوری انجام می ده، خیلی باهال می شه، مگه نه؟:متعجب:.
--------------
یه چیزه دیگه، یکم خارج از بحث.
تا الان مثل این که گفتن که می تونن که از خواب دیدن فیلم برداری کنن (از رویاها) ولی با کیفیت افتضاح (که کیفیتش فعلا مهم نیست).
اگه در آینده بشه که خواب رو کنترل کرد.
چه اتفاقی می افتد؟ (یاد کدوم فیلم افتادین؟:لبخند: درسته. اسمشم نگفتم که زیاد بهش فکر نکنین).
وقتی که دارین خواب می بینین هیچ وقت فکر نمی کنین که خوابه حتی با اینکه خیلی بنظر تخیلی بیاد (حتی خارج از قوانین صفر و یک)
خب.
وقتی که دارین خواب می بینین چه چیزی باعث می شه که فکر کنین که اون جهان واقعی نیست؟:متفکر:
مگه توی این جهان چی چیزی هست که باعث شده که فکر کنین که این جهان واقعیه؟:متفکر:
مطمئنین که الان خواب نیستین؟:گیج:
واقعیت چیست؟ تعریف فیلم ماتریکس (همون فیلم خفنه): واقعیت بسادگی تفسیر علائم الکترونیکی توسط مغز ماست.
کسی با این تعریف مشکلی داره؟:شیطان:
ولی یادتون باشه که یه چیزی به نام حقیقت هم هست.:لبخند:
---------
دیگه همین.
چیزه دیگه ای یادم نمی یاد.
تشکر.
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
در مورد آینده و تخیلات صحبت کردن منطقی نیست اما یک مثال ملموس برای دوستان بزنم شبکه های عصبی مصنوعی هست که دقیقا مدل ریاضی نرون هاست در شبکه های عصبی مغر انسان میلیارد ها ارتباط داریم که ترکیب این میلیارد ها چه شود !!!!
ربات های فعلی اگر حد بالا رو بگیم شاید بتونند 1000 ترکیب روی هم داشته باشند ، البته بازم خوشبینانه در پیاده سازی نرم افزاری نه سخت افزاری
اما در این مورد از یک استاد دانشگاه امزیکای (اuni indiana ) پرسیدم گفت : همچین صحبتی رو بهتره در 100 سال آینده بکنیم !!!! اما تخیلات هست که اول پست رو شروع کرده حالا....
یه چیز دیگه هم بگم اینه که با علم آزمایشگاهی نمی تونه روح رو ثابت کنی چون همه چیز قابل لمس برای حواس ما نیست و بهتره با خبره های این موضوع یعنی فلاسفه ( بو علی سینا و..) دنبالش باشی وگرنه گمراه میشی
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام
نقل قول:
مغز انیشتین رو خبر دارین که هنوز نگه داشتن.
تکه تکش کردن و به صورت کامل قابل استفاده نیست.در حد ازمایش جواب میده.
نقل قول:
اگر داشمندان بیان بیرون از رحم مادر یه بچه تولید کنن، اون بچه روح داره؟
اره.روح داره.چرا نباید داشته باشه؟
با بچه های زمان دبیرستانمون در مورد این موضوع صحبت میکردیم یکیشون میگفت روح همون چیزیه در کارتون ها نشون میدن(یعنی همون چیز شفافی که همه ما در برنامه های مختلف دیدیم)البته با تفاوت اینکه روح واقعی رو نمیشه دید.اما من با این نظر مخالفم.من دو اعتقاد زیر رو دارم:
1.روح با بزرگ و کو چک شدن انسان تغییر نمیکنه.منظورم از لحاظ اندازست.
2.اگه انسان عضوی از بدنش رو از دست بده معنیش این نیست که قسمتی از روحش از بین رفته و....
(((باید بگم دوستمون حرف منطقی ای زدن
نقل قول:
بهتره با خبره های این موضوع یعنی فلاسفه ( بو علی سینا و..) دنبالش باشی وگرنه گمراه میشی
ولی بنده صرفا اینجا نظرات کوچیکمو میگم ولی بهتره دنبال این موضوع در مراجع معتبر گشت وگرنه اوضاع خیلی بدتر از اون چیزی میشه که فکر کنی.انسان کمال گراست و به چیزی که داره قانع نمیشه در عین حال محدودیت هم داره و این باعث میشه یا منحرف بشه در اخر و یا دچار بیماری های روانی)))
تعریف من از روح چیزی نیست که بشه حسش کرد در واقع میشه گفت روح جوهره و ذات انسانه.اما اگه بخواهیم با ذهنمون روح رو محدود کنیم تا بشه درکش کرد این کار اشتباهی هست.در واقع نیازی هم نیست که به کنکاش خود روح بپردازیم.
نقل قول:
که قطعاً احساسات در درون مغزه.
مخالفم.به نظر من احساسات درون روح هست.مغز میشه گفت رابط هست یعنی به وسیله مغز تصمیم گرفته میشه و این احساسات نمود ظاهری پیدا میکنه....:متفکر:
نقل قول:
حس ششم
کسی می دونه چیه؟ می تونه تعریفش کنه؟ من که نمی تونم.
اره ! مگه اسم اون فیلمه نیست که خیلی هم جالب بود...:لبخند::خجالت:
نقل قول:
حالا اگه اون مغز رو بیان بزارن رویه یه روبوت (در آینده) آیا اون روبوت می تونه مثل انیشتین فکر کنه و احساسات داشته باشه؟
به نظر من آره.
آیا اون روبوت خود انیشتینه؟
نمی دونم. (هر کی می دونه جواب بده لطفاً)
به این سادگی که عرض میکنید نیستش ها:لبخندساده:مغز تکه تکه شده بیچاره رو تو الکل نگه داشتن تا فاسد نشه و از بین بره.مغز در داخل خود بدن انیشتین به فساد دچار نمیشد.مغز برای کار کردن نیاز به خیلی چیز ها داره که باید براش تامین بشه تا بتونه کار کنه یعنی پیام های الکتریکی(اگه اشتباه نکنم)بفرسته.اگه ربات بخواد صاحب مغز بشه باید نیاز های مغز رو تامین کنه تا بتونه ازش استفاده کنه(مثل بدن انسان)همون طور که میدونید روابط بسیار بسیار بسیار بسیار بسیار بسیار پیچیده و ظریفی بر بدن انسان حاکمه که پیاده کردنش تو بدن ربات یا نمیشه پیاده کرد اگر هم ممکن باشه نیاز به اطلاعات بسیار و زمان طولانی برای ازمایش و پیاده سازی داره.
اما نکته مهم اینه که چون از نظر من احساسات درون روحه و ربات هیچ وقت نمیتونه صاحب روح باشه پس هیچ وقت هم نمیتونه دارای احساسات باشه.
نقل قول:
فکر میکنید میشه یه موش رو به کنترل از راه دور(البته نه به اجبار) طوری از داخل یه مارپیچ هدایت کرد تا به هدف(پنیر) برسه؟
منظورم این بود که به مکانیزمی دست پیدا کردن که میشه مثل یه ماشین کنترلی حیوان رو کنترل کرد.با قرار دادن یک قطعه الکترونیکی در بدن حیوان بخت برگشته!
دیگه همین.!!!!
چیزه دیگه ای یادم نمی یاد.!!!!:لبخند:
:چشمک:
...
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام سلام سلام.
نقل قول:
شبکه های عصبی مصنوعی هست که دقیقا مدل ریاضی نرون هاست
اول تشکر نظرتو گفتی.
منظور من فرموله کردن افکار و احساساته.
نقل قول:
تکه تکش کردن و به صورت کامل قابل استفاده نیست.در حد ازمایش جواب میده.
حالا اگه فرض کنیم که مغز انیشتین، نه. مغز یه یاروی دیگه رو.
(البته در آینده و اینکه فرض کنیم که جسم درست کردن که می تونه با مغز رابطه برقرار کنه).
(حالا اگه خواستین فقط تئوریش رو حساب کنین نه عملی، فرض کنین)
تازه همون جا یه یارویی رو بزنن زمین، مغزشُ بکشن بیرون بذارن تو اون جسمی که ساختن.:شیطان:
حالا اگه اینطوری که شما می گین:
نقل قول:
مخالفم.به نظر من احساسات درون روح هست.مغز میشه گفت رابط هست یعنی به وسیله مغز تصمیم گرفته
میشه و این احساسات نمود ظاهری پیدا میکنه....
پس اون مغزه دیگه روح نداره.
به نظر شما اون مغز که روح نداره و احساسات هم نداره چی داره؟
یعنی به غیر از اینا چیزه دیگه ای هم هست؟
یعنی میشه از منطق محاسباتی اون مغز استفاده کرد؟
اگه بشه، اون مغزه دارای خلاقیت هم می تونه باشه؟
هوش مصنوعی می خواد یه انسان باهوش درست کنه که قدرت خلاقیت داشته باشه چیزه دیگه ای هم فکر نکم بخواد.
بعدش که به این رسید:
دیگه انسان ها می شنن سر جاشون و اون روبوته علم بشریت رو با سرعت بالاتری پیشرفت می ده.
بعدش احتمالاً (مثل تو فیلما) اون روبوته عمل خودشم پیشرفت میده، بعد مثل خودش رو میسازه، بعد همه ی انسان ها رو نابود می کنن. بعد بر جهان حکومت می کنن. یک حکومت بی نهایت. (هورا):شیطان:
-------------------
این حس ششم رو من بازم بهش فکر کردم.
واقعاً چیزه خوبیه ها. حتی اگه نفهمیم که چطوری بدیمش به هوش مصنوعی و فقط در همین بفهمیم که خودمون چطوری ازش اسنفاده کنیم، دیگه تمومه.
مگه نه؟
--------------------
اگه انسان بتونه احساسات خودش رو از بین ببره، بعد چی میشه؟
میشه مثل یه روبوت؟
روبوت هایی که الان هستند؟ یعنی از این روبوت هایی که «فقط اون چیزی رو که بهشون داده باشیم برمی گردونن»؟
یا از اون روبوت های آینده که قدرت های خلاقیت و یادگیری و...؟
--------------
راستی در مورد یادگیری.
بازه ی یادگیری چقدره؟
یعنی وقتی یه روبوت قدرت یادگیری داره، یعنی می تونه بشینه سر یه کلاسی و از استاد یاد بگیره؟
یا کتاب بخونه یاد بگیره؟
ولی این جور یاد گرفتن ها که قدرت درک کردن می خواد.
قدرت درک کردن از احساسات میاد؟
قدرت فهمیدن چی؟ اونم از احساسات میاد؟
درک کردن با فهمیدن فرق می کنه؟ (خب معلوم فرق می کنه دیگه، این چه سوالی بود.)
درک کردن یعنی چی؟
وقتی یکی می گه که من می تونم درک کنم که فلانی چی می گه. یعنی چی؟ (تعریف منطقی plz)
به نظر شما میشه در آینده شاهد چنین صحنه بود که:
یه روز نشستین دارین با سیستمتون حرف می زنین (سیستمتون فقط گوش میکنه).
بعد از اینکه حرفتون تموم شد.
یه دستی از داخل سیستمتون میاد بیرون، میذاره روی شونتون، بعد میگه که «درکت می کنم».
(حالا بحثُ زیاد احساسیش نکنیم):لبخند:
اگه هوش مصنوعی نتونه این طوری یاد بگیره که فایده ای نداره. داره؟ نه.:متفکر:
------------
دیگه همین.
چیزه دیگه ای یادم نمی یاد.
تشکر.
------------
راستی من تا حالا از خوندن فلسفه به نتیجه منطقی نرسیدم (قطعاً مشکل از منه) و بحث کردن در اون باره رو ترجیح می دم.
تشکر.
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
فکر کنم بحث همزمان در رابطه با هوش مصنوعی و افکار انسان که بعضی هاش هنوز ناشناخته است کمی بیهوده باشه.
فکر کنم که باید اول در مورد انسان به نتیجه برسیم که این خودش یه زمانی ماورایی می بره.
فکر کنم نمی دونم کلاً هیچی رو.
فکر کنم در مورد انسان هم بحث کردن، اینجا جاش نباشه.
تا اینجا هم هر چی بحث کردیم هر کدوم فقط نظراته خودمونه رو گفتیم و به هیچ نتیجه نهایی مشترکی نرسیدیم.:افسرده:
هیچ کدوم جواب قطعی در این مورد نمی تونیم بدیم، همش فرضیه می دیم. از خیلی از چیزا هم مطمئن نیستیم.:افسرده:
بزرگان و اساتید نظری ندارن؟
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
شما 10 تا موضوع رو مطرح میکنی می گی لنگش کن ، ابتدا بک موضوع مشخص رو مطرح کن ، روش به طور تخصصی بحث کنیم تا به نتیجه دلخواه برسیم
یکی یکی...
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام
نقل قول:
شما 10 تا موضوع رو مطرح میکنی می گی لنگش کن ، ابتدا بک موضوع مشخص رو مطرح کن ، روش به طور تخصصی بحث کنیم تا به نتیجه دلخواه برسیم
یکی یکی...
فکر کنم بحث کلی تاپیک مشخص بود.:متفکر:
هوش مصنوعی تا اندازه می خواهد پیشرفت کنه؟
1- نزدیک به هوش انسان
2- برابر با هوش انسان
3- بیشتر از هوش انسان
(حالا اگه بیشتر، چطوری؟)
خب حالا این موضوع که یک مسیر مشخص، فکر نمی کنم باشه.
پس باید یکم بحثای مختلف باز بشه تا ببینیم کجا باید دنبالش بگردیم.
خب حالا موضوع مشخصتر شد، شما هم بند پوتینو بکن سفتش و بیا نظرات ارزشمندتو مطرح کن.
تا شاید بتونیم حداقل به یه مسیرهای مشخصی برسیم و روشون بحث کنیم.
تشکر
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
اگر ربات طوری برنامه ریزی بشه که طالب علم باشه میشه گفت تقریبا برابر با هوش انسان میشه چون اون فقط می تونه فکر کنه و تجزیه تحلیل کنه اما در انسان احساسات ، عواطف ، عامل های خارجی دخیل هستند و انسان موجودی تک بعدی نیست اما ربات فقط تجزیه و تحلیل می کنه و عوامل خارجی سازگار نیستند، حالا اگر به نحوی بخوایم به ربات احساسات رو القا کنیم و آموزش داده بشه ، همون طور که به انسان آموزش داده شده شبیه به انسان میشه با این تفاوت که عمق درک کمتری از دنیا داره، انسان غیر قابل پیش بینی ست به خاطر برداشت های متقاوت و نگاه های متفاوت، اگر ربات در 1000 محیط مختلف آموزش داده بشه همانند کودک انسان ربات تقریبا انسان میشه در امور ظاهری ، اما چون عالم حقیقتی دگر دارد ، ربات نمی تونه همچین چیزی رو درک کنه ، چه اینکه همین الان هم خیلی از افراد به این موضوع اعتقاد دارند که عالم حقیقتی نداره و همه چیز همین ظاهر هست،اگر جز این افراد هستید من می گم هوش ربات در چند سال آینده به مراتب از انسان بیشتر میشه اما نکته ای می خوام بگم اینه که ظاهر وسیله ای برای رسیدن به باطن هست و حقیقت همینه.
این موضوعی که مطرح فرمودید یک دانشمند ژاپنی تحلیل کرده که عموم مردم تا حدی به ربات ها علاقه دارند ، اگر از حد آستانه بگذره تنفر شدید منجر خواهد شد و ممکنه شما رو خدایی نکرده به بالای دار بکشند و بگنند ضد خدا هستی ! عموم مردم اعتقادات کوچه بازاری دارند، اما این تحلیل علمی هست که عرض کردمhttp://www.roboticclub.ir/index.php?...5a&topic=247.0
خیلی جالبه من هم یک سالی تقریبا هست که رو این موضوع دارم فکر می کنم و یه مقدار تحقیق
بهتون تبریک می گم ، امید وارم بتونیم بحث رو به یک سرانجامی برسونیم
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام سلام سلام
اول ممنون از نظرت.
خب.
نقل قول:
انسان موجودی تک بعدی نیست
به نظر شما چند بعدیه؟
بعضی جاها نوشته که انسان 2 بعد دارد. 1-جسم 2-روح
بعضی جاها نوشته که انسان 3 بعد دارد. 1-جسم 2-روح 3-روان
که من هم معتقدم که انسان 3 بعدیه.
پس ما سر جسمش فکر کنم بحث نکنیم بهتر باشه. (ما که نمی خوایم از مهندسی معکوس انسان بسازیم.)
پس می مونه روح و روان.
روحشم که خیلی در ابهامه، پس اونم فعلاً فکر کنم بذاریم کنار بهتره.
پس حالا موند روان. (احساسات و منطق).
نقل قول:
حالا اگر به نحوی بخوایم به ربات احساسات رو القا کنیم و آموزش داده بشه ، همون طور که به انسان آموزش داده شده
منظورتون از آموزش داده شده، یعنی احساسات به انسان آموزش داده شده؟ (قطعاً این آموزش که از طرف انسان دیگری صورت نگرفته).
در غیر صورت خالق انسان این احساسات رو درون انسان قرار داده. که اینجا یه موردی هست که این احساسات دقیقاً چیست؟ و چطور به انسان داده شده؟ آیا انسان می تواند درک کند؟
نقل قول:
ظاهر وسیله ای برای رسیدن به باطن هست و حقیقت همینه.
موافقم.:متفکر:
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
این مقاله "هوش مصنوعی در مسیر درست یا غلط" رو از یه وبلاگی گیر آوردم ولی کامل نیست.
یه نگاهی بهش بندازین.
http://farzin2.blogfa.com/
فقط نشود آپش کنم.
برین توی همین وبلاگه جستجو کنید "هوش مصنوعی در مسیر درست یا غلط" بعد بخونینش.
اگه کاملشم گیر آوردین همین جا بزارین.
تشکر
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام
یه تحقیقی انجام شده بود در رابطه با قدرت ذهن انسان(مغز).در اخر به این نتیجه رسیدند که قدرت مغز(تفکرو ...)انسان به اندازه تعداد کامپیوترهایی هست که در چند طبقه یکی از ایالت های بزرگ امریکا رو اشغال میکنه....!
از نظر من این غیر ممکنه که انسان موجودی رو بسازه با استفاده از اهن و سیم و ... که بتونه فراتر از خودش تفکر کنه. اما ....
یه بحثی پیش اومد سر ترکیب انسان و ربات:
انسان و حیوان تا زمانی که داره زندگی میکنه و به اصطلاح هنوز نمرده دارای روحه.پس با این فرض اونایی که نقص عضو دارند ، اونایی که دچار مرگ مغزی شدند و غیره از نظر من دارای روح هستند.با این فرض اگه بیاییم بدن را تکه تکه کنیم(با فرض اینکه هر کدام از عوامل را با عاملی خارجی زنده نگه داریم)اگه این هماهنگی و همکاری بین این اعضا نباشه یعنی روح از جسم خارج شده.بنابراین مغز جدا شده هم نمیتونه همون شرایط و کارایی های قبلیش رو در بدن داشته باشه چون یکی از مهمترین عواملش یعنی روح از دستش رفته!
خب میشه گفت دیگه رباتی نمیشه ساخت که به خودی خود علم یاد بگیره و ....
خب اگه موردی هست که موافقت ندارید بگید
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
نقل قول:
نوشته شده توسط
mr-adler
سلام
یه تحقیقی انجام شده بود در رابطه با قدرت ذهن انسان(مغز).در اخر به این نتیجه رسیدند که قدرت مغز(تفکرو ...)انسان به اندازه تعداد کامپیوترهایی هست که در چند طبقه یکی از ایالت های بزرگ امریکا رو اشغال میکنه....!
از نظر من این غیر ممکنه که انسان موجودی رو بسازه با استفاده از اهن و سیم و ... که بتونه فراتر از خودش تفکر کنه. اما ....
براساس همون تحقیق من به شما اطمینان می دم که در سالهای آینده رباتها از نظر منطقی از انسان به مراتب هوش بالاتری برخوردار باشند ( اگر نظر مخالفی دارید بگید تا اثبات بشه)، حالا باید ببینیم این هوشی که من ازش صحبت می کنم چیست؟
شبکه های عصبی انسان رو در نظر بگیرید که همگی بیولوژیکی هستند ، هر پیامی که از اعضا ی 5 گانه می گیرید این پیام های به صورت سیگنال الکتریکی از طریق نخاع و سیناپس های به مغز مخابره می شوند ، حالا داخل مغز چه خبر هست من یک مقدار بیشتر تحقیق کنم تا براتون مطلب بدرد بخور بیارم ، اما در حال حاضر همون طور که می دونید شبکه های عصبی مصنوعی در حال پیشرفت هست که امید است به جایی برسند و برسیم ، گروهی دیگه در رابطه با توانایی صحبت کردن انسان دارند تحقیق می کنند و نمیشه گفت که بعد از چندین سال به قدرت تفکر انسان نمی تونند برسند، فقط قدرت تفکر رو عرض می کنم وگرنه در همین لحظه که شما پشت PC هستید مغز N^N نقطه از بدن شما رو مدیریت می کنه !
------------------------------------------------------------------------------------------------
دررابطه با روح یا روان یا نفس و یا هر اسمه دیگه من چند سوال از شما می پرسم که البته من در اون حد نیستم اما برای تشویق شما به مطالعه ی و شناخت نفس خوبه :
تا حالا ازتون پرسیدن که این کار رو چه کسی انجام داده و شما گفتین خب من انجام دادم، این من کیست؟ آیا همین لباس و کلاه این من هست؟ آیا انگشتان ، مو ، ناخن این منه شما هستند؟ آیا دست و پا اون من شما هست؟ آیا کلیه و جوارح اون من شما هست؟ آیا این قلب و مغز این من شما هست چه اینکه در حال حاضر قلب رو در پزشکی تعویض می کنند و فرد همون فرد هست ! در رابطه با مغز هم همین طور ، اگر تا به حال دیده یا شنیده باشید در انگلستان یک زن کور که در تصادف ضربه ی شدیدی به مغزش وارد شد ، متخصصان علوم BCI و مهندسی پزشکی توانستند با دستگاهی همانند PC توانایی دیدن غیر واضح رو بدهند ، پس می شه مغز مصنوعی کمکی برای همچین افرادی درست کرد ! من فکر می کنم الان مشکل خیلی ها این باشه که تا صحبت از من به میان میاد فکر می کنند این من یک جایی در مغز مخفی شده و ما باید دنبالش بگردیم حالا دانشمندان دنبالش گشتند و پیدا نکردند گفتند همه چیز مادیست ، من باید بگم که دیدگاه رو باید برای شناخت این من یا روح یا نفس تغییر داد
باید این بحث ها ادامه داشته باشه تا از همدیگر مطلبی یاد بگیریم.
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام سلام سلام
نقل قول:
یه تحقیقی انجام شده بود در رابطه با قدرت ذهن انسان(مغز).در اخر به این نتیجه رسیدند که قدرت مغز(تفکرو ...)انسان به اندازه تعداد کامپیوترهایی هست که در چند طبقه یکی از ایالت های بزرگ امریکا رو اشغال میکنه....!
یعنی قدرت مغز(تفکر و...) محدودیت داره؟
چطوری فهمیدن که محدودیت داره؟
نقل قول:
بنابراین مغز جدا شده هم نمیتونه همون شرایط و کارایی های قبلیش رو در بدن داشته باشه چون یکی از مهمترین عواملش یعنی روح از دستش رفته!
پس یعنی روح در انجام کارهای مغز دخالت دارد؟
اگه روح نباشه، آیا مغز کلاً کاراییشو از دست میده؟
حتی بخش محاسباتش هم از دست می ره؟
اگه کلاً کاراییشو از دست بده. ما به فرض اون گفته ی شما (که منطقی به نظر می رسه):
نقل قول:
به نظر من احساسات درون روح هست.مغز میشه گفت رابط هست یعنی به وسیله مغز تصمیم گرفته میشه و این احساسات نمود ظاهری پیدا میکنه....
پس اون قسمت منطق محاسباتش باید به احساسات ربط داشته باشه. (قطعا اون قسمت منطق محاسباتی که فکر نمی کنم داخل روح باشه (اگه واقعاً داخل مغز چیزی به نام منطق محاسباتی داشته باشه))
نقل قول:
بنابراین مغز جدا شده هم نمیتونه همون شرایط و کارایی های قبلیش رو در بدن داشته باشه چون یکی از مهمترین عواملش یعنی روح از دستش رفته!
خب میشه گفت دیگه رباتی نمیشه ساخت که به خودی خود علم یاد بگیره و ....
پس این یاد گیری نیاز به قدرت درک داره که از احساسات میاد.
نقل قول:
در سالهای آینده رباتها از نظر منطقی از انسان به مراتب هوش بالاتری برخوردار باشند
یه چند خط از مقاله "هوش مصنوعی در مسیر درست یا غلط":
«دانشمندان هوش مصنوعی در به دست آوردن قدرت فکر بشر به عنوان قویترین هوش در جهان آفرینش ناتوان مانده اند، به دلیل اینکه آنها از مدل های محاسباتی استفاده می کنند. آنها به طور غلط باور کرده اند که هوش به وسیله محاسبه (الگوریتم های ریاضی) به دست می آید.»
اینم یه چند خط دیگه:
« در آن زمان کامپیوتر ها توانستند مسایل مختلف مهندسی و ریاضی را حل کنند. حتی چند دانشمند باور کردند که برنامه نویسی کامپیوتر می تواند ما را به هوشی در حد هوش بشر برساند.
در حالی که ممکن بود راه های دیگری باشد، برنامه های کامپیوتری در دسترس ترین منبع برای شبیه سازی هوش بشر بودند. در دهه 30 منطق دانان از جمله تورینگ و گلدن تصدیق کردند که الگوریتم ها نمی توانند تضمین کنند که تمام مسایل ریاضی را حل کنند. هم تئوری پیچیدگی محاسباتی (که درجه سختی مسائل را تعریف می کند) وهم دانشمندان هوش مصنوعی، نتوانستند خصوصیات مسئله و روش های حل مسئله که بشر را به حل مسائل قادر می سازد، کشف کنند. به نظر می رسد که هر روش جستجو در این زمینه به نتایج نا کارآمد منتهی می شود.»
نقل قول:
تا حالا ازتون پرسیدن که این کار رو چه کسی انجام داده و شما گفتین خب من انجام دادم، این من کیست؟
آره، پرسیدیم.
نقل قول:
من فکر می کنم الان مشکل خیلی ها این باشه که تا صحبت از من به میان میاد فکر می کنند این من یک جایی در مغز مخفی شده و ما باید دنبالش بگردیم
آره، مشکله منم هست.
نقل قول:
حالا دانشمندان دنبالش گشتند و پیدا نکردند گفتند همه چیز مادیست
مطمئنی دانشمندا اینو گفتن؟
به نظر من فکر کنم چرت گفتن.
نقل قول:
من باید بگم که دیدگاه رو باید برای شناخت این من یا روح یا نفس تغییر داد
خب حالا این من اگه از روح بیاد بنظر منطقی تر به نظر می رسه.
حالا این روح کجاست؟
شما گفتین:
نقل قول:
پس می شه مغز مصنوعی کمکی برای همچین افرادی درست کرد !
البته اون توانایی دید غیر واضح با اینکه خیلی فاصله داره با یه مغز مصنوعی کامل، ولی اگه مثلاً همون مغز مصنوعی که شما می گین رو بتونن بسازن، و اون مغز مصنوعی رو با مغز یه یارو جایگزین کنن، بعد آیا بازم اون یارو روح داره؟
من نمی دونم.
تصورش کنین یه یارویی مثلاً مرگ مغزی شده.
مغزشو عوض می کنن بعد اون یارو با اون مغز مصنوعی کاراشو می کنه.
آیا اون یارو روح داره؟
آیا واقعاً اون یارو زندست؟
-------------------------------------------
حدس زدم که شاید اون مقاله "هوش مصنوعی در مسیر درست یا غلط" رو نخونده باشین (وقت نکرده باشین)
یه چند خطیشو اینجا میذارم:
« راجر پنرز استدلال کرد که کامپیوتر ها طبیعتاً نمی توانند به هوش بشر دست پیدا کنند. همچنین فیلسوف هیوبرت دریفوس اظهار کرد که هوش مصنوعی (AI) غیر ممکن است. اما دانشمندان هوش مصنوعی به تحقیقات خود ادامه دادند؛ در حالی که اغلب محققان می دانستند به پایه های جدیدی نیاز می باشد. در پایان توافق عمومی بر این بود که کامپیوتر ها فقط یک چیز باهوش هستند؛ بنابر این آیا تعریف ابتدایی هوش غلط است؟»
« از آنجاییکه هوش بشر کمی غیر قابل درک است، غیر ممکن است که یک روند محاسباتی برای باهوش شدن تعریف کرد.»
« در طی صدها سال بشر به در برابر قسمت زیادی از طبیعت عکس العمل نشان داد، بدون آنکه درک کند، در پشت این طبیعت چه اتفاقی می افتد. این هوش، محاسبه نیست، که یه وسیله ریاضیات دلیل یابی کند و رابطه ها و آثار آنها را آنالیز کند. دلایل دلیلها بعداً کشف خواهد شد، هنگامی که علوم پیشرفت کنند. پزشکان بیماری ها را تشخیص می دهند بدون اینکه رابطه بین آنها و آثار آنها را بدانند.»
« کدهای نرم افزاری منطقی هستند. اما بیشتر خصوصیات پیچیده نرم افزاری، الگوهایی هستند که به روش های خاص برنامه نویسی مربوط می شوند؛ که تنها به وسیله یک هوش تشخیص الگو قابل شناسایی هستند. حل پیشرفته مسائل فقط از طریق این تشخیص الگوی حساس به دست می آید. هوش واقعی این قابلیت قدرتمند تشخیص الگو می باشد، که اتفاقاً منطق،استدلال و ریاضیات را نیز کشف کرد.»
---------------------------------
دیگه فعلاً همین.
تشکر.
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
عزیز جان تا شما دست به مطالعه نزنی و فکر نکنی نمی تونی از این موضوعی که گیر کردی به جواب برسی و من بهت پیشنهاد می کنم به سمت فلسفه ای مثل شیخ الرئیس و بزرگان رو شروع کنی و یا با یک فن بلد صحبت کن و بازم هم فکر کن تا جوابت رو بگیری ، من هم مثل شما بودم خیلی بدتر اما جوابم رو خودم گرفتم
فقط مواظب باش این مقالات ضعیف و بی پایه تو رو گمراه نکنه ، در کنار درسی که داری مقداری فلسفه بخون
موفق باشی
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام
نقل قول:
من هم مثل شما بودم خیلی بدتر اما جوابم رو خودم گرفتم
از کدوم سوال؟ و چه جوابی گرفتین؟
میشه روشن بگین.
اگه سوالی که میگین فلسفی باشه، چه چیزی باعث شد که مطمئن باشین جوابتون درسته؟
(هم سوالتون و هم جوابتون و هم دلیل درستیشو می شه بگین plz)
تشکر
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
با این سوال ، جواب به جایی نمی رسی چون خودت باید فکر کنی ، نگران زمان نباش ، پست ها رو خوب دقت کن و راه بیفت
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
قبول دارید که اگر از همه ی چیز هایی که می دونیم نتیجه گیری کنیم هیچ وقت به چیزی که نمی دونیم نمی رسیم؟! اگر هم به نتیجه ای رسیدید فکر نکنید که اون اطلاعات رو نمی دونستید، چون اون ها چکیده ی یه سری اطلاعات دیگه است که به غالب جدید و خلاصه ای در اومده.
پس باید از تخیلات و توهمات اتفاقی در بحث نترسید ولی برای ادامه ی بحث اون توهمات رو به طور منطقی بررسی کرد!
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام سلام سلام
نقل قول:
با این سوال ، جواب به جایی نمی رسی چون خودت باید فکر کنی ، نگران زمان نباش ، پست ها رو خوب دقت کن و راه بیفت
من هنوز هم متوجه نشدم که شما دقیقاً کدوم سوال رو به جواب رسیدین (قرار شد روشن بگین، نه تفره برین):متفکر:
نقل قول:
قبول دارید که اگر از همه ی چیز هایی که می دونیم نتیجه گیری کنیم هیچ وقت به چیزی که نمی دونیم نمی رسیم؟!
آره، درسته.
نقل قول:
پس باید از تخیلات و توهمات اتفاقی در بحث نترسید ولی برای ادامه ی بحث اون توهمات رو به طور منطقی بررسی کرد!
ما اتفاقاً یه استاد شتر مرغی داشتیم که می گفت: هیچ وقت تخیل وارد علم نکنید. بعداً پشیمون می شین. بعد می گفت که خودشم قبلاً همین کارو کرده و پشیمون شده (گفتم که استاده شتر مرغی بود):قهقهه:
دانشمندان نوابغ (که همتون میشناسین) فقط جزء دانشمندانی بودن که از تخیل و همون توهمات هراسی نداشتن.
و همین تخیل است که باعث جهش علم می شود.
تا وقتی که این توهمات و تخیلات نباشند که اگر هم علم پیشرفت کند (که بعید است) پیشرفتش لاک پشت واره.
------------
راستی از خوندن فلسفه هم فکر نمی کنم که بجای برسیم که همه بتونن قبول کنن (یعنی به یه جواب منطقی) به فرض این که فلسفه هم خواستی بخونی از کجا می خوای بفهمی که حرف کدوم درسته؟
هر کدوم فقط چیزهایی رو که فکر و حس می کردن می گفتن.
--------------
در ضمن من هنوز هم سر حرفم هستم که هوش مصنوعی فقط با متکی بودن به ریاضیات و اعداد نمی تونه یه چیزی بیشتر از انسان (یا حتی برابر با انسان) را بسازد.
یه چیزه دیگه ای هست به نام علوم ماورا. (متافیزیک)
که فکر کنم تقریباً توش اعداد معنایی نداشته باشن.
یه روز یه فیلسوفی (که اسمش رو یادم نمی یاد) می گفت که من نمی تونم اعداد و ریاضیات رو درک کنم.
--------------------
احساسات انسان رو باید دسته بندی کرد.
یه سریشو می شه فرموله کرد.
مثل حواس 5 گانه.
و یه چند تا حس دیگه.
ولی یه سریشو نمی شه (نه اینکه تا حالا نشده باشه، کلاً با اعداد و ریاضیات نمی شه).
انسان یه سری احساسات داره که می تونه با اون بودن یا نبودن چیزی رو نقض کنه. این رو ریاضیات از پسش بر نمی یاد.
------------------
دیگه همین.
تشکر.
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
نقل قول:
نوشته شده توسط
Cancer
انسان یه سری احساسات داره که می تونه با اون بودن یا نبودن چیزی رو نقض کنه. این رو ریاضیات از پسش بر نمی یاد.
ر.
منظور از احساسات در جمله ای که گفتی چیه ؟
منظور از بودن یا نبودن یک شی چیست ؟
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام
نقل قول:
منظور از بودن یا نبودن یک شی چیست ؟
اجسام به آن شکلی که دیده می شوند نیستند.
انسان فکر می کند که اجسام را به شکل واقعی خود می بیند.
مثال: (فکر نکنین که زیاد تخیلی حرف می زنم plz)
اگر شما انسان فکر کند که در مقابلش دیواری نیست، می تواند از آن عبور کند.
نقل قول:
منظور از احساسات در جمله ای که گفتی چیه ؟
حالا من زیاد هم مطمئن نیستم که اسم این احساسات باشه، شما می تونی یه چی دیگه صداش کنی.:لبخند:
تشکر.
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
یک مقدار بازش کن ، یعنی اجسام به چه شکلی هستند؟
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
ببین منم یه انسانم.
و اجسام رو مثل بقیه انسان می بینیم و حس میکنم.
اطلاعاته زیادی در این مورد ندارم، فقط فکر می کنم که دارن رویش کار می کنن که بفهمن اجسام و کلاً همه چیز به چه شکلیه.
آیا واقعاً وجود داره یا نه.
انیشتین که در این مورد یه جمله معروف داره که میگه:
2 تا چیز وجود دارد: 1- جهان هستی 2-.... که از اولیش مطمئن نیستم.
وقتی که انیشتین از وجود جهان هستی مطمئن نباشه................................ .
اون موضوع علم متافیزیک می طلبد.:گیج:
ولی سعی می کنم اطلاعات بیشتری گیر بیارم و بزارم.
تشکر.
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
خوبه که در نهایت به فکر مطالعه افتادی ، اگر فلسفه می خای مطالعه کنی که اصل هم همینه هست به من پیام خصوصی بده تا کتاب بهت معرفی کنم.
قلسفه همه چیز رو ثابت می کنه و تخیالات شما در مورد سوالهایی که مطرح کردی برطرف خواهد رفت !
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام
نقل قول:
خوبه که در نهایت به فکر مطالعه افتادی
اشتباه کردین فکر کنم.
بحث من فلسفی نبود. متافیزیک بود.
اگه در این مورد کتابی دارین معرفی کنین.
من که آخرشم نفهمیدم که شما از این فلسفه خوندن چی دیدین که به ما هم گیر دادین فلسفه بخونیم.
نقل قول:
فلسفه همه چیز رو ثابت می کنه
فلسفه دقیقاً چه چیزی رو ثابت می کنه؟
تا حالا فلسفه چی رو ثابت کرده؟
نقل قول:
تخیالات شما در مورد سوالهایی که مطرح کردی برطرف خواهد رفت
فلسفه به تخیلات فکر می کنه ولی پاسخ منطقی ای من که ازش ندیدم.
میشه یکی از سوالاتی رو که فلسفه بهش پاسخ داده (سوالات تخیلی) میشه جوابش رو بزارین.
مثلاً انسان چرا به این دنیا اومده؟ (از نگاه فلسفی)
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
دلیل این سوالات اینه که شما حرف نشنیدید اینجا جاش نیست اما تا اونجایی که مطالعه کردم:
خداوند ذات خود را می خاست بروز دهد برای همین این عالم رو آفرید و انسان نزدیک ترین صورتها به خداوند است ، شما اگر در درونتون یک ویژگی برجسته داشته باشید دوست ندارید آن را بروز بدید مثلا نقاش صفت نقاشی داره یا عالم واقعی دوست داره به شاگردانش علم عطا کنه، به دلیل همین ویژگی که در خداوند به مراتب بیشتر هست عالم به وجود آمد.
تا حالا فکر کردین که آیا بودن بهتر است یا نبودن؟ آیا در عالم عدم داریم؟ برای مثال شما اگر در حال حاضر دست و پا نداشتین راحت بودین یا الان که دست و پا دارید. این سوال رو از خودتون بپرسید که بودن شما یا نبودن شما چه تاثیر دارد ؟ اصلا از خودتون بپرسید من کیم که به دنبال حقیقت می روم
ازتون خواهش می کنم چند روزی روی این موضوع فکر کنید و بی جهت پاسخ ندین
ممنون
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام سلام سلام.
منم می دونم اینجا بحث این چیزا نیست، ولی شاید برای رسیدن به جواب باید از اینجا شروع کنیم.
نقل قول:
خداوند ذات خود را می خاست بروز دهد
این قسمتش که فکر کنم مشکل داشته باشه.
این خواستن از نیاز داشتن میاد.
حالا نیاز به خود خواستن یا نیاز به بروز ذات.
یک بی کران که بی نیاز هم هست. پس فکر کنم که این پاراگراف اول مشکل داشته باشه.
نقل قول:
خداوند ذات خود را می خاست بروز دهد برای همین این عالم رو آفرید و انسان نزدیک ترین صورتها به خداوند است ، شما اگر در درونتون یک ویژگی برجسته داشته باشید دوست ندارید آن را بروز بدید مثلا نقاش صفت نقاشی داره یا عالم واقعی دوست داره به شاگردانش علم عطا کنه، به دلیل همین ویژگی که در خداوند به مراتب بیشتر هست عالم به وجود آمد.
تازه بعدشم میاد با انسان مقایسه می کنه.
نقل قول:
تا حالا فکر کردین که آیا بودن بهتر است یا نبودن؟
آیا واقعاً مسئله بودن و نبودن است؟
یا چرا بودن و چرا نبودن است؟
نقل قول:
آیا در عالم عدم داریم؟
این جمله نمی دونم یعنی چی.
نقل قول:
شما اگر در حال حاضر دست و پا نداشتین راحت بودین یا الان که دست و پا دارید.
یعنی چی؟
یعنی به انسان چیزاهایی داده شده که با آن راحت است؟
شاید اگه انسان دست و پا نداشت شرایط جوره دیگری برایش راحت بود.
میگیری چی می گم؟
اگه بخوایم این طوری فکر کنیم که به انسان چیزایی داده شده که با آنها راحت است، پس اگه انسان شاید خیلی قدرتهای دیگری هم داشت خیلی خیلی راحت بود.
نقل قول:
این سوال رو از خودتون بپرسید که بودن شما یا نبودن شما چه تاثیر دارد؟
تا وقتی که انسان ندونه که برای چی اومده، چطور می تونه بفهمه که بودن یا نبودنش چه تاثیری داره.
نقل قول:
اصلا از خودتون بپرسید من کیم که به دنبال حقیقت می روم
حقیقته چی؟
مگر انسان به دنبال حقیقتی به غیر از این که «من کیم» می رود که اول باید بداند که خودش کیست که بعد به دنبال حقیقت دیگری برود؟
تشکر.
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
مشتاقم که باهاتون یه تبادل اطلاعات کوچیک داشته باشم اگه افتخار میدید ای دیم رو براتون بفرستم.
منتظر جواب هستم....
فقط یه نکته ای هم بود:
نقل قول:
این خواستن از نیاز داشتن میاد.
فرض کنید میخوام به یه فقیر کمک کنم.حالا این اراده و خواستی که من داشتم از روی نیازم به کمک کردن به فقیر بوده؟ نه.یعنی با کمک نکردن به اون شخص هیچ چیزی از بنده کم نمیشد.(کمک انجام شد)در عین حال من میتونستم کمک نکنم.پس چطوری میشه که من نیاز داشتم به این عمل و ازش منصرف شدم.نتیجه میگیریم که نیازی در کار نبوده.
نتیجه کلی:
تمامی اراده ها از سر نیاز نیست....
حتی میتونم بگم تمامی کارهای انجام شده هدفدار نیستند.
یه سوال میپرسم ببینم میتونید جواب بدید:(در عین حال که سخته یک مقدار جنبه شوخی هم داره)
قبول دارم این جمله از نظر من هم یه ایراداتی داره اما چرا این جمله با اضافه کردن یه ((تا)) درست میشه:
نقل قول:
خداوند ذات خود را می خاست تا بروز دهد
البته جوابشو نمیگم.....
________
دیگه ادامه نمیدم که از بحث خودمون دور میشیم....
فقط همین!!!!:لبخند:
موفق باشید همگی دوستان:قلب:
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام سلام سلام.
اول از همه
نقل قول:
دیگه ادامه نمیدم که از بحث خودمون دور میشیم....
من که فکر نمی کنم که اگر بحث از فلسفه زده بشه، ما از بحث اصلیمون دور بشیم.
تاره با وجود دوستی مثل soroushp که انگار به شدت اهل فلسفه ی.:تشویق: چنین کسانی (دوره من) کم پیدا می شن، باید از اطلاعاتشون استفاده بشه.
(من مخالف فلسفه نیستم. ولی اگه در مورد فلسفه این طوری بریم جلو که «همه چیز اشتباه است، مگر اینکه عکسش ثابت بشه» فکر کنم بهتر باشه. حداقل از درستی چیزای درست مطمئن می شیم.):لبخند:
(تازه به نظر من فکر کنم بهتر باشه که دانشجویان هوش مصنوعی یه 6 واحد هم فلسفه پاس کنن).
نقل قول:
مشتاقم که باهاتون یه تبادل اطلاعات کوچیک داشته باشم اگه افتخار میدید ای دیم رو براتون بفرستم.
شایدم کم کم این بحث داره از حوصله ی سایت برنامه نویس خارج می شه (امیدوارم که نشه) شاید باید جایی دیگه به این بحث بپردازیم. (اگه جایی پیدا کردین، به منم خبر بدین.)
نقل قول:
فرض کنید میخوام به یه فقیر کمک کنم.حالا این اراده و خواستی که من داشتم از روی نیازم به کمک کردن به فقیر بوده؟ نه.یعنی با کمک نکردن به اون شخص هیچ چیزی از بنده کم نمیشد.(کمک انجام شد)در عین حال من میتونستم کمک نکنم.پس چطوری میشه که من نیاز داشتم به این عمل و ازش منصرف شدم.نتیجه میگیریم که نیازی در کار نبوده.
به نظر من خواستن از نیاز میاد. حتی همون کمک کردن هم از نیاز به کمک کردن می یاد ولی بعضی وقتا که می بینین که به راحتی بدون کمک کردن می تونین از کنارش گذر کنید شاید اون موقع نیاز شما به این قضیه کم باشد یا نیاز به کمک نکردنتون بیشتر باشد.
حتی دوست داشتن. هیچ انسانی کاری را بخاطر چیزه دیگری انجام نمی دهد. انسان نیاز دارد که کسی را دوست داشته باشد و به خاطر کس دیگری (به علت بر طرف کردن این نیازش) کاری را انجام دهد).
انسان حتی به نیاز هم نیاز دارد.
ولی من نمی تونم یه بی نیاز رو تصور کنم. این که به هیچ چیزی نیاز ندارد، پس چه می شود...... (شاید به خاطر قدرت درک پایین انسان در مورد بی نهایت است).
نقل قول:
خداوند ذات خود را می خاست تا بروز دهد
ای بابا:گیج:
مسئله رو پیچیده ترش کردین.
دو تا جمله داریم:
خداوند ذات خود را می خواست.
تا بروز دهد.
یه چی دیگه: خداوند حتی چه نیازی به بودن دارد؟ یا چه نیازی به نبودن دارد؟
خداوند خود نقض صفر و یک است. خداوند حتی نقض خودش هم هست.
در مورد خداوند بودن و نبودن مسئله نیست. این مسئله فقط در مورد انسان است که محدود به قانون بودن یا نبودن است.
در مورد خداوند فکر کنم چرا بودن و چرا نبودن مسئله باشه. (فکر کنم)
فکر کنم با وجود اینکه هنوز این مسئله که انسان برای چی آمده حل نشه، یکم زود باشه که بپرسم خدا برای چی آمده؟
شاید باید به قبل از قبلترها فکر کنیم. به ریشه ی ریشه.
در مورد کلمه خدا می گن که یعنی از خود بوجود آمده.
اگه از خود بوجود آمده باشه، یعنی از یه زمانی شروع به بوجود آمدن کرده، یعنی نقطه ی شروع. پس یعنی از بینهایت نیست؟
-----
دیگه:
خداوند یا باید به انسان قدرت درک بی نهایت رو میداد، یا نیاز به .... میداد. برای این دنیا دومیش لازمه.
-------
دیگه همین.
تشکر.
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
شما فکر می کنی عالم یعنی مرغ و تخم و مرغ ، انسان از پدر و پدر از پدر بزرگ و همین جور تا اولین انسان، خداوند رو هم به چشم یک انسان نگاه می کنی البته خداوند چون بی نهایت است و ذهن ابتدایی که هنوز پذیرش فلسفه رو نداره و( + لجبازی های بچگانه ) همه چیز رو با حواس 5 گانه می خاد ثابت کنه قابل درک نیست چون حواس ما و عقل معاش ما محدود به طبیعت فلسفه هستند و تمام دانشمندان حال حاضر تو همین طبیعت گیر کردند که البته همین طبیعت از نظر علمی هم بی پایان هست ، در مورد متافیزیک تا اونجایی که مطالعه شد ، با استفاده از نیروهای به اصطلاح فراحسی مثل تله پاتی و 2 نیروی انرژی میانند کاری همچون مرتاضان هندی انجام می دند
که البته بازم به نحوی ناخالص هست که من از استادم شنیدم ( فلسفه ) که برای درک نظام هستی علم شهودی لازم هست که در حال حاضر نه من در اون جایگاه هستم نه افراده این سایت ؛ نیاز به استاد هست !!!
در ابتدای تاپیک گفته بودی که فیلم ماتریکس یعنی حقیقت در موردش یک مقدار توضیح بده ، با چه استدلالی ؟
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
سلام سلام سلام
نقل قول:
که البته بازم به نحوی ناخالص هست
منظورتون متافیزیک که میگین ناخالصه؟:متفکر:
نقل قول:
برای درک نظام هستی علم شهودی لازم هست
قطعاً.
نقل قول:
نیاز به استاد هست
اگه استادی سراق دارین بگین بیاد از نظراتش استفاده کنیم.
نقل قول:
در ابتدای تاپیک گفته بودی که فیلم ماتریکس یعنی حقیقت در موردش یک مقدار توضیح بده ، با چه استدلالی ؟
نگفتم حقیقت.
گفتم واقعیت.
چیزی که دقیقاً گفتم:
نقل قول:
واقعیت چیست؟ تعریف فیلم ماتریکس (همون فیلم خفنه): واقعیت بسادگی تفسیر علائم الکترونیکی توسط مغز ماست.
حقیقت قطعاً تعریف دیگری دارد.
واقعیت رو می شه فرمولش کرد.
ولی حقیقت رو مطمئن نیستم.
--------
شما که از علم فلسفه خوبی برخوردارید، مسائل رو برای ما روشن کنید. (منطقی باشه لطفاً) جوری که ما ناچار به پذیرشش بشیم.
تشکر.
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
من توی هوش مصنوعی اطلاعات زیادی ندارم ولی تا اونجایی که تو این مدت یکی دو ماهه از هوش مصنوعی دیدم اصلا ربطی به انسان و هوش مصنوعی نداره اغلب هوش مصنوعی برای انجام یک وظیفه خاص به صورتی بار و بارها سریع تر از انسان طراحی میشه و قرار نیست با انسان برابر هم باشه
دو تا مثال هم برای حرفم میارم1-سیری که چند ماه گذشته معرفی شد در حقیقت اونطوری که ما فکر می کنم یک هوش مصنوعی نیست و فقط یک موتور جستجوگر اینترنتیه که طبق یک الگوریتم های مشخصی اندکی اطلاعات رو هم تحلیل می کنه
2-هوش مصنوعی در بازی های کامپیوتری که نزدیک ترین موضوع به حرف شماست هم در نمونه هایی مثل بازی Deadly Promuntion که از قوی ترین نمونه هاست و یا در هر بازی ای یک اصول تعریف شده دارن و یک الگوریتم کاملا مشخص و بعد از چند بار مواجهه باهاشون رفتار های کاملا قابلا پیش بینی دارن پس کلا فک می کنم مطرح کردن و فک کردن به همچین مطلبی هم یه جورایی چیزه...چطور بگم؟....چیزه دیگه....
-
نقل قول: در مورد هوش مصنوعی شایدم فلسفه (یکم تفکر)
به به به . سلااااااااااااااام .
من نیز اومدم .
اول یه تبریک به خاطر مطالبتون تا اینجا .
بعدش من یه مقدار در فن بیان ظعیفم . هرجا که دیدین مطالب منو نمیفهمین اشکال از منه ، دوست خوبم Cancer امیدوارم براتون شرح بده آخه خوب حرفامو میفهمه .
من همه پست هارو تا اینجا خوندم .
پس از همون اوایل سعی میکنم که نظراتمو بگم .
................................................
راجع به سوال اصلی تایپک
به نظر من هوش مصنوعی برای چیزی فراتر از هوش انسان اومده .
خوب هوش مصنوعی در این قالب کنونی شاید فقط بتونه به گرد و خاک های هوش بشری برسه .
احتیاج به تحولی اساسی توش هست .
اما اصلش برای فراتری از هوش انسانه .
.................................................. ....
از خیلی چیزا میگذرم .
از اینجای بحث سعی میکنم باشم .
.................................................
راجع به فیلم ها بگم که اگه ماتریکس (1و2و3 ) و وال-ای و اینسپشن رو ندیدین ، واقعا به زمانش میارزه که بیش از یه بار ببینین
.................................................
خیلی کم راجع به خلاقیت بشر بحث شده .
به نظر من نقطه عطف تحول هوش مصنوعی همینجاست .
یه مثال :( هرچند محدود)
یه مهد کودک با چند کودک و چند روبات داریم .
به هرکدوم یه بسته لوگو ممیدیم .
میگیم باهاشون خونه بسازین .
خوب هرکدوم از بچه ها یه چیزی میسازن که شاید خیلی عجیب هم باشه .
اما این خلاقیت که میتونه اون چیزه عجیب رو خونه ببینه یا بسازه
و اما روبات ها اگه همگی با یه برنامه کد کار کنن ، قطعا همگی یه چیز رو میسازن بدون .
این اون قدرت خلاقیته که میگم . هرموقع روبات ها تونستن اینو داشته باشن از انسانها بالاترن .
قبول دارم مثالش جامع نیست . اگه مثال خوبی به ذهنم رسید میگم .
.................................................
به نظر من انسان مثل یه سیستم سخت افزاری میباشه ( یه کامپیوتر ) که احتیاج به یه راه انداز نرم افزاری داره که همون روحه .
روح تو مغز بارگذاری میشه .
به نظر من احساسات بخشی از منطقه .
من اینجا میتونم کلا تعریف شما از منطق و احساسات رو به چالش بکشم .
شما یه انتخابی میکنین . مثلا فکر کنین یه انتخاب عشقی .
خوب تو این انتخاب همه آدما به شما میگن که کارتون منطقی نبوده و همش احساسی بوده .
اونا درست میگن چون تو زاویه خودشون وایستادن و به موظوع نگاه میکنن اما شما از زاویه خودتون نگاه میکنین پس منطق خودتونو دارین .
که این انتخاب از منطق شما میاد .
هر نوع احساساتی از بخشی از منطق میاد .
حتی میشه گفت که احساسات یه انتخاب غیر منطقیه .
درک میکنین که . مثل این که بگیم عدد 1 ، مثبت است یا بگیم نا منفیست . که هردوش یکی میشه .
به نظر من احساسات بخشی از منطقه .
.................................................
راجع به اینکه هستیم یا نه . Cancer راست میگه از کجا میدونی که هستی ؟
خواب یا بیدار بودن ، از کجا میدونی وقتی اینو داری میخونی خوابی یا وقتی دیشب (به اصطلاح تو خواب) چیزی دیدی خواب بودی ؟
.................................................
اما یه مسئله خیلی مهم .
دوست من اینکه مغز انسان رو رو یه روبات بخوایم بزاریم که به گفته شما خیلی طول میکشه تا بخواد علم بشر به اونجا برسه که بخواد اینکارو بکنه رو بیخیال .
شما فرض کن مغز یه یارویی رو برداری بزاری تو سر یه نفر دیگه .
اینکار سریع تر دست یافتنیه تا گذاشتن مغر رو یه ربات .
خوب بعد پیوند ، این شخص جدید کدوم یکی از اون دوتاست ؟؟؟
به نظر من بایم اونی باشه که مغز رو صاحب بوده .
راجع به اون عملی که برا چشم زنه انجام دادن .
به نظر من بیشتر شبیه اینه که پل دسترسی به شهری خراب شده باشه و ما بعد ساختن پل جدید بگیم یه شهر جدید ساختیم .
.................................................
من با sorushp موافقم راجع به فلسفه .
نمیگم که مارو به جواب میرسونه ها نه .
مثل این میمونه که ما بخوایم بریم یه روستای دور افتاده . 2 تا مسیر داریم . یکیش تمام راه خاکیه و سنگ لاخ و اون یکی حداقل نصفش آسفالته .
خوب اون راهی که نصفش آسفالترو با ماشین تا جایی که میشه میریم سریع ، بقیش رو با تلاش خودمون .
خوب فلسفه هم حکم همین راه نیمه آسفالترو داره .
درسته ممکنه به جواب نرسونه . اما به نظرم میشه نصف راه رو سریع تر رفت .
.................................................
به نظر من بعد مرگ میشه روح رو برگردوند . خوب پس اگه بشه فقط مکانشو ، حتی یه مغز تو یه ربات ، بازم میشه برگردوندش .
فقط علم بشر به اونجا نمیرسه .
.................................................
Cancer تو گفتی میشه حواس 5 گانرو فرمولش کرد .
تو دیدنو چطور فرمولش میکنی ؟
تو فقط میتونی نور رو تا لحظه ورود به چشم فرمولش کنی .
اما دیدن که نور نیست .
نور ساطع شده از یه جسم بعد از ورودش به چشم ( وارد جزئیات فیزیکیش نمیشم ) برعکس میشه ( سر و ته میشه ) بعد میخوره به سلول های حسی و به صورت سیگنال به مغز فرستاده میشه .
هنوز دانشمندان موندن که مغز چطوری خودشو با تصاویر وارون تطبیق میده .
حالا مغز برای درک تصئیر احتیاج به درک اون داره ، یه نوع تفسیر . و ما نمیدونیم چطوری این کارو میکنه .
پس نمیتونیم فرمولش کنیم .
.................................................
و اما خیلی خوشحالم که پای خدا رو خودتون کشیدین وسط . آخه میترسیدم راجع به این موضوع و به تبع اون از مساعل مربوت به دین حرف بزنم و برچسب مذهبی بودن بهم بزنین .
سروش جان این چیزی که گفتی رو منم خوندم اما به نظرم شما اشتباه نوشتین اصلش این نیست .
ببین سروش وقتی راجع به این مسئله بخوایم حرف بزنیم باید یه سری مسائل رو به تفاهم برسیم .
اگه خواستی من میگم و بعد راجع بهش حرف میزنیم .
خوب وقتی راجع به خدا و انسان و دلیلش حرف به میون میاد نمیتونیم دلیلی که خود خدا گفته رو به زبون نیاورد
ما انسان را نیافریدیم جز برای عبادت ما .
من این موظوع رو همینجا رها میکنم آخه اگه حرف مسائل دینی بیاد وسط خیلی از مبحث دور میشیم . اما اگه خواستین راجع بهش تبادل نظر میکنیم .
mr-adler قبول دارم حرفتونو . تمام اراده ها از سر نیاز نیست . البته باز هم اینجا مسئله تعریف خود اراده و نیازه پیش میاد .
اما شما نمیتونین کاری رو انجام بدین بدون اینکه هدفی از قبل نداشته باشین .
حتما هدف داره کارتون .
.................................................
اوه ه ه ه ه ه چقده حرف زدما . خسته شدم .:لبخند:
بحث شیرین متافیزیک هم باشه ایشالا دفعه بعد .